ادامە مقالە ماه قبل پیامدهای کودک همسری چیست و چگونە صورت میگیرد را شرح میدهم.

  پیامدهای جسمی كودك همسري: ۱ خشونت جسمی : دخترانی که زودتر از سن قانونی ازدواج می کنند، بیشتر در معرض خشونت خانگی، سوء استفاده و روابط جنسی اجباری هستند، به گونه ای که سن، عدم آموزش، عدم مشارکت و تصمیم گیری در امور، می تواند آنها را بیشتردر معرض خشونت و سوء استفاده قرار دهد که این خشونت تا بزرگسالی ادامه پیدا می کند. چنین کودکانی اصولا همسر مردان متأهلی می شوند که با عنایت به اختلاف سنی که با یکدیگر دارند، کمتر قادر هستند با شوهرانشان صحبت کنند و در مورد مسائل خانواده تصمیم بگیرند و از سلامت و تندرستی خودشان محافظت کنند، در این میان، می توان به خشونت های جسمی که دامن گیر دختران می شود، مانند هل دادن، تکان دادن، سیلی زدن، مشت زدن، سوزاندن و حمله کردن با یک سلاح اشاره نمود. ۲-آسیب به حقوق باروری دختران :دخترانی که در سنین پایین ازدواج می کنند، به لحاظ سلامت جنسی آسیب پذیر و در معرض انواع بیماری های مقاربتی و جنسی قرار می گیرند لذا  ابتلا به بیماری های مقاربتی و جنسی در مورد این قبیل کودکان بالاتر است. ازسوي ديگر دختران و پسران، اطلاعات شان در مورد تنظیم خانواده و پیشگیری از بارداری، پیشگیری از ایدز، سالمت جنسی و تولید مثل، اندک است  در بسياري از فرهنگها کودک نمی تواند با سن کم از وسایل پیشگیری از بارداری استفاده کند، گاهااجازه ندارد در مورد چنین وسایلی نیز صحبت کند زیرا در فرهنگ جامعه، این کار زشت و به عنوان یک ننگ و عار محسوب می شود. از این رو کودکان در خصوص استفاده از روشهای پیشگیری از بارداری، فاقد اعتماد به نفس و آزادی بیان هستند، لیکن در عوض روش های مدرن، از روش های سنتی جهت پیشگیری استفاده می کنند؛ بنابراین سلامت جنسی و باروری شان در معرض خطر بیشتری قرار می گیردكه در پی آن عوارض ناشی از بارداری مانند داشتن زایمان سخت، زایمان زودرس، تولد نوزادان کم وزن، سقط جنین و همچنین مرگ و میر کودک – مادران و کودکانشان است. آسیب های سوء روانی و عاطفی: از دیگر آسیب های ازدواج زودهنگام، بروز بیماری های روحی و روانی است که تمایل به خودکشی را در فرد افزایش می دهد و معمولا پاسخی در مقابل خشونت همسر است.. همچنین در مورد پدیده همسرکشی در میان کودک-همسران گزارش هایی وجود دارد که علت آن تحمیلی و ناخواسته بودن چنین ازدواجی بیان شده است. یکی از تأثیرات مخرب ازدواج کودک و در عین حال کم توجه، اثرات منفی است که بر روح و روان کودک از خود به جا می گذارد، به گونه ای که حتی در پسران کمتر از دختران تأثیرش لحاظ می شود. در واقع با چنین ازدواجی، کودک به نوعی از دوران کودکی خود فاصله گرفته و ارتباطش با خانواده و دوستانش قطع شده و از دیگر سو مسؤولیت زندگی نیز مزید بر علت می شود و فعالیتش محدود به امور خانه و بچه داری خواهد شد، لیکن منجر به پیدایش افسردگی و اضطراب می شود.نتيجه گيري:خانواده به عنوان واحد اجتماعی کوچک نیازمند مدیر و راهبر استتا از هرج و مرج در آن جلوگیری شود لذا با اصلاح قوانين موجود در برابر كودك همسري و آموزش جامعه و آگاه سازي نسبت به پيامدهاي اين پديده مي توان قدم هاي مفيدي در اين راستا برداشت.