بسیاری از افراد. خشم را دال بر ضعف و ناتوانی کودکانه بودن و عامل تخریب میدانند. عده ای حتی اجازه نمیدهند که خودشان را عصبانی کنند .
احساس گناه . سر کوب شدن . طرد شدن . ترس از آسیب دیدن و مجازات شدن . نابرابری و عدم عدالت . قربانی شدن و ….از عوامل و دلایل ایحاد خشم است .
خشم با پرخاشگری تفاوت زیادی دارد خشم سرکوب شده منجر به پرخاشگری میشود . آنگونه که حتی با کوچیکترین حرفی یا حرکتی از کوره در میرویم . و زمین و زمان را بهم میزنیم .
خشم نادیده گرفته شده هر گز نیست و نابود. نمیشود . بلکه همچون آتش زیر خاکستر شعله ور میشود بعد سبب پرخاشگری بی منطق خواهد شد .
آنهای که نمیتوانند ناراحتی خود را بیان کنند در طول زمان خشم زیادی را با خود حمل میکنند .
اگر باابراز خشم احساس گناه میکنید به این فکر کنید که هیچ کس نمیخواد شما مجموعه ای از خشم های تلنبار شده باشید . که هر لحظه ممکن است با فوران غیر منتظره خیلی چیزها را نابود کنید .
البته عده ای که نمیتوانند خشم خود را بیرون بریزند چون اگر خشم خود را رها کنند دیگر نمیتوانند از آن به عنوان ابزاری برای تنبیه کردن دیگران استفاده کنند .
اما باید بدانیم اگر خودمان مسبب خشم خودمان هستیم مسئولیت و عواقب آن را بپذیریم .
اما اگر فرد دیگری مسبب خشم ما میشود باید مسئولیت آن را بپذیریم که مستلزم رشد و توان روحی و روانی است . اما بخشش دیگران نشانه ی بخشش و رها شدن از خشم است .
و در آخر : فراموش نکنیم که عصبانیت یعنی تنبیه خودمان بە خاطر اشتباه دیگران . خشم آتشی است که باید بسوزد تا خاکستر بشود .
اما سر کوب کردن خشم مانند آن است که هیزم بیشتری زیر آتش بگزاریم اما اجازه سوختن کامل را ندهیم.