0

امام خمینی (ره) و استعمار، دیدگاهها و راهکارهای مبارزه با آن

  • کد خبر : 1616
  • ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ - ۱۲:۰۸
امام خمینی (ره) و استعمار، دیدگاهها و راهکارهای مبارزه با آن
به نظر امام، سخن گفتن پیرامون خیزش امت، زمانی مفهوم دارد که این خیزش وبیداری، بر اساس خودکفایی ملت وتکیه بر امکانات خود به وجود آمده باشد، اما زمانی که برمبنای امکانات وتواناییهای بیگانگان بنا شده، یک اندیشۀ التقاطی خواهد بود. به طوری که پایه اصلی آنرا دیگران، یعنی بیگانگان تشکیل می دهند.

امام خمینی (ره) و استعمار، دیدگاهها و راهکار های مبارزه با آن

* شیخ حسین کورانی

 آیا همسویی اهداف و تجربۀ انقلابی امام خمینی (ره) توانسته است روش پیشرفته ای در مبانی، اهداف، برنامه ها و راههای نگرش به استعمار و مبارزه با آن ارائه کند؟ آیا تجربۀ عملی امام (ره)، ایجاد بینشی برای تشخیص معضل و مبارزه با آن بود یا تنها یک برنامۀ عملی کوتاه مدت؟

و در ادامه، آیا ابعاد این روش – پس از اثبات- از خصوصیات جامعۀ ایران فراتر رفته و قابلیت گسترش در جای جای جهان اسلام را دارد؟ یا اینکه طبق گفته امام شمس الدین۱؛

نمونه ای با این خصوصیات نبوده و تنها وضعیتی خاص و موقعیتی ویژه بود که موجب موفقیت آن شد؟

 اینها پرسشهایی است که در این مبحث درصدد پاسخگویی به آنها هستیم و دو محور اصلی بحث عبارتند از: ۱- نوع نگرش به استعمار ۲- ابزار مبارزه با آن.

در بررسی مورد اول، به موضوعات زیر می پردازیم:

تشخیص ماهیت استعمار و سرشت، اهداف، برنامه ها و روشهای استعماری

 الف) تعیین ماهیت استعمار

هدف این بخش، شناخت کسانی است که امام (ره) درباره آنان این تعریف را به کار برده اند.

با وجود دشمنی آشکار امام با امریکا، آنچه در سخنان انقلابی ایشان جلب توجه می کند، دعوت به مبارزه با هر دو مظهر استعمار یعنی شرق و غرب است وکمتر اتفاق افتاده که ایشان واژۀ غرب را به تنهایی در سخنان خود پیرامون استعمار بکار برده باشند.

ایشان برخلاف آنچه در میان انقلابیون جهان رایج است- که تنها غرب را مورد هدف قرار می دهند- هم «شرق حیله گر» و هم «غرب متجاوز»[۱] را مدنظر قرار داده اند.

امام (ره) در سخنان خود پیرامون استعمار شرق تنها به اتحاد شوروی سابق یا روسیه اکتفا نکرده و حتی چین را هم در بسیاری موارد مورد بحث و تحلیل قرار می دهند.

اما در بررسی استعمار غربی، امام (ره) به صورت خاص به استعمار بریتانیا اشاره کرده و بر اساس شواهد تاریخی، دربارۀ مرحله ای که انگلستان، پیشتاز دولتهای استعمارگر بود، بحث شده است.

واژه های خاصی که امام (ره) در بیان خباثت استعمارگران غرب آورده اند عبارت است از از: «ام الفساد قرن» و «دولت تروریست، شیطان بزرگ، امریکا به دشمنی با او افتخار می کنیم.»

امام (ره) می فرمایند:

 … امروزه، چین سرخ به اصطلاح انقلابی و امریکا، مظهر استثمار جهانی شوروی، این منبع ریا و دروغ و بریتانیا، پیر استعمار، برای نابودی ملت ما که خواهان تحقق استقلال و عدم گرایش به شرق یا غرب است، اقدام کرده و از شاه حمایت می کنند.[۲]

 … امروز استعمار چپ و راست، دست به دست هم داده و برای نابودی امت اسلام و کشورهای مسلمان تلاش می کنند وهر دو در راه تحکیم پایه های سرسپردگی ملتهای اسلامی و غارت سرمایه های فراوان و منابع طبیعی آنان گام برمی دارند.[۳]

 … این سرزمین به تاراج رفته (ایران) از مدتها قبل در معرض هجوم چپ و راست قرار داشته است … از یک سو کارشناسان چپی، با هدف به بردگی کشاندن ملتهای اسلامی … و از سوی دیگر شاهد هجوم کارشناسان و سرمایه داران بزرگ امریکایی هستیم …[۴]

در بیانات امام، همواره از اصطلاح استعمار شرق و غرب استفاده شده است. در عین حال، ایشان امریکا را در رأس آنان و مبارزه با آن را در اولویت نخست قرار داده اند، چرا که آن را منبع هر فتنه و شر می دانستند. خبرنگار شبکه ان. بی. سی، از امام درباره مفهوم «بیگانگان» پرسید که ایشان در جواب فرمودند:

در رأس آنان امریکا قرار دارد که دخالت او در امور همۀ دولتها آشکار است. [۵]

با بررسی برداشتهای سیاسی امام درمی یابیم که علت تأکید ایشان بر مبارزه با شرق و غرب، اعتقاد راسخ به لزوم برپایی حرکتهای آزادیبخش برای رهایی امت از گرفتاریهای موجود است که این راه، تنها وسیله نجات از سلطۀ حاکمان غربی در برابر شرق و حاکمان شرقگرای مخالف با غرب است.

با وجود آنکه در ابتدا به نظر می رسد این مرحله دیگر به پایان رسیده و بیش از مرحلۀ گرایش سیاسی، امکان پدید آمدن آن از میان رفته است؛ ولی در واقع باید گفت که از دیدگاه امام، این واقعیت، هنوز باقی مانده و پرداختن به آن، ضرورتی حیاتی است که حتی در سخت ترین مراحل، منجر به یکه تازی امریکا در جهان و احاطه بر آن گردیده است.

اختلاف بر سر میزان وابستگی است، هیچ کس در اصل وجود آن تردید ندارد. به نظر امام، سخن گفتن پیرامون خیزش امت، زمانی مفهوم دارد که این خیزش وبیداری، بر اساس خودکفایی ملت وتکیه بر امکانات خود به وجود آمده باشد، اما زمانی که برمبنای امکانات وتواناییهای بیگانگان بنا شده، یک اندیشۀ التقاطی خواهد بود. به طوری که پایه اصلی آنرا دیگران، یعنی بیگانگان تشکیل می دهند.

درست است که امروزه اتحاد شوروی به تاریخ پیوسته و روسیه نیز در جغرافیای سیاسی جهان، نقش حاشیه ای دارد و مانند گذشته، امکان تأثیرگذاری بر دیگر کشورها را دارا نیست، اما در حوزۀ روابط بین الملل هنوز امکان رسیدن به حکومت از طریق بازیهای سیاسی، حتی بیشتر از گذشته، موجب ایجاد خطری دائمی برای امت شده است که می تواند وابستگی به امریکا باشد.

در این روش امام، تضاد آشکاری میان روش سیاسی ایشان با همۀ جهت گیریهای غیراسلامی مشاهده می شود، به طوری که اصالت آنها و استقلال دیدگاههای آنان، موجب روی آوردن به نهضت انقلابی می شود تا آثار این دشمنیها را از میان ببرد. اما اگر بتوانند به درستی بیندیشند، خواهند دانست که خواستۀ ملتها با منافع همۀ استعمارگران در تضاد است، حتی اگر دولتهای استعمارگر، در ظاهر با ملتها همراهی و همدردی کنند. اما نباید این قاعده قرآنی را فراموش کنیم که:

چه بسا عدۀ اندکی که به یاری خدا بر گروه بسیاری چیره شدند.

از سوی دیگر، روش امام، با بسیاری از اندیشه ها و الگوهای به ظاهر برگرفته از اسلام مخالف است زیرا این اندیشه ها، از اصالت لازم برخوردار نیستند. خاصه آنکه تحقق پیروزی در گرو ابزاری است که گرایشهای موجود مانع از فراهم آمدن آن می شود. دیدگاه امام در زمینۀ تعیین ماهیت استعمار، تجربه ای برمبنای دلایل محکم بوده و از پشتوانۀ قوی برخوردار است.

این تجربۀ مستحکم عبارت است از مبارزۀ جهان اسلام با رژیم صهیونیستی، که در آن مشخص گردید خطر نیرنگهای اتحاد شوروی در جلوگیری از به ثمر رسیدن مبارزات، از خطر امریکا کمتر نیست.

امام می فرمایند:

اسرائیل، از فساد موجود در دولتهای استعمارگر شرق و غرب و تفاهم میان آنها به وجود آمد. و هدف از ایجاد آن، سرکوب ملتهای مسلمان و به استعمار کشیدن آنهاست. اسرائیل، امروز از حمایت و کمک همۀ استعمارگران برخوردار است. انگلیس و امریکا، اسرائیل را تحریک کرده و او را در تجاوزات مستمر خود به اعراب و مسلمانان یاری می دهند و با تقویت این رژیم از لحاظ سیاسی و نظامی، و دادن سلاحهای پیشرفته ویرانگر، او را در ادامۀ اشغال فلسطین و دیگر سرزمینهای اسلامی یاری می نمایند. اتحاد شوروی هم با جلوگیری از دستیابی مسلمانان به سلاح و با حیله و نیرنگ و خیانت و سیاست دوگانه، ضامن بقای آن است. [۶]

هر کس به سخنان امام در باب یافتن مصداق برای استعمار و تعمیم آن به شرق و غرب توجه کند، درمی یابد که امام با طرح این موضوع، هدف بلندی را دنبال می کردند. به نظر ایشان استعمار به یک یا چند حکومت خلاصه نمی شود، بلکه عبارت است از یک اندیشۀ بیمار که کامیابی خود را در تصرف و غارت جان ومال دیگر ملتها می داند. پس هر دولتی که چنین ذهنیتی داشته باشد، یک دولت استعمارگر است، خواه شرقی باشد ویا غربی و خواه چپی باشد و یا راستی …

حتی بالاتر از آن، امام (ره) عقیده دارند که درک این واقعیت از سوی ملت، تنها راه بازگرداندن آزادی، استقلال و حقوق غصب شده آنان می باشد … ایجاد آگاهی برای آغاز نهضت، تنها از طریق مأیوس شدن از همۀ قدرتهای استعماری امکانپذیر است.

لینک کوتاه : https://awramankhabar.ir/?p=1616

برچسب ها

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.